تبکیت (منطق)تبکیت یکی از اصطلاحات بهکار رفته در علم منطق بوده و به معنای قیاس ناقض مدعای شخص مقابل است. ۱ - توضیح اصطلاحتبکیت در لغت به معنای غلبه یافتن و ضربه زدن با تازیانه یا شمشیر است. این عبارت، به طور مجاز به معنای غلبه یافتن و ضربه زدن با استفاده از سخن و قبولاندن قضیهای به دیگری یا برای قبول و تصدیق خود شخص به کار میرود. در اصطلاح عالمان منطق، هر قیاسی که نتیجه آن، نقض وضع و نظریهای باشد که شخص مقابل، به آن معتقد و ملتزم است آن را به اعتبار صاحب آن وضع، «تبکیت» خوانند. مقدمات قیاس یاد شده اگر از یقینیات باشد «تبکیت برهانی» و اگر از مشهورات و یا مسلمات باشد «تبکیت جدلی» و اگر از مشبهات و یا وهمیات باشد «تبکیت مغالطی» است. ۲ - اقسام تبکیتبنابراین تبکیت بر سه قسم است: ۱. آنکه قضیه صادق و سخن حقی را به دلیل قطعی و مطابق واقع (قیاس برهانی) برای خود یا غیر ثابت کنند، کسی که اینگونه دلیل (قیاس برهانی) را بهکار میبرد «حکیم» نام دارد. این نوع تبکیت، «تبکیت برهانی» نام دارد. ۲. آنکه قضیهای که ممکن است راست یا دروغ باشد را از لحاظ تسلیم به مقدمات (تسلیم مجیب) به دیگری (مجیب) بقبولانند. در این مورد (جدل) صورتِ دلیل، صورتِ قیاس است، ولی ماده آن یقینیات نیست، بلکه مشهورات و مسلمات نزد خصم است. این نوع تبکیت «تبکیت جدلی» نام دارد. ۳. آنکه دلیل غیر راست و نادرستی که نه حق است و نه مشهور به دلیل شباهت به حق (قیاس برهانی) یا شباهت به مشهور (قیاس جدلی) به جای حق یا مشهور به دیگری بقبولانند. چنین استدلالی «مغالطه» نام دارد. مغالِط از قیاسی استفاده میکند که یا صورت آن شبیه قیاس و یا ماده آن شبیه یقینیات است و یا هم صورت و هم ماده شبیه قیاس برهانی است. [۵]
مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۳۵۵.
[۶]
خوانساری، محمد، منطق صورى، ص۲۲۶.
۳ - تفاوت مغالطه با جدلتفاوت مغالطه با جدل آن است كه جدل براى اقناع ظاهرى و كوتاهكردن زبان مخاطب است و مغالطه براى جزم و تصدیق قلبى از طريق باطل بكار میرود، و با برهان اين تفاوت را دارد كه برهان براى تحصيل جزم به قضيه راست و از طريق درست میباشد و مغالطه براى تحصيل جزم به قضيه راست يا دروغ از طريق نادرست میباشد. ۴ - اقسام مغالطهمغالطه از دو جهت قسمتپذير است، يكى از جهت نوع ماده كه بواسطه آن به برهان يا جدل مشابهت يافته است، و ديگرى از جهت نوع فساد و تزويرى كه در ماده يا صورت يا هردو به عمل آمده و بواسطه آن فساد و تزوير مشابهت به برهان و جدل حاصل شده است. مغالطه از جهت تقسيم اول بر دو قسم است: سفسطه و مشاغبه. بنابراین، ممکن است به سبب تشابه ماده، مغالطه واقع شود. همچنین ممکن است به سبب تشابه صورت، مغالطه تحقق یابد به این گونه که صورت قیاس شبیه یکی از ضروب منتج باشد و حال اینکه در واقع، منتج نیست و ممکن است مغالطه به سبب تشابه با قیاس برهانی در صورت و ماده واقع شود. به هر حال در مغالطه، حسن ظاهری در صورت و ماده یا یکی از آنها به سبب شباهت با قیاس وجود دارد، ولی در پس این ظاهر فریبنده فساد واقعی وجود دارد. تبکیتی را که به برهان مشابه و به حق مشتبه باشد «تبکیت مغالطی» یا «مغالطه» و تبکیتی را که شبیه به جدل و به مشهور مشتبه است «تبکیت مشاغبی» یا «مشاغبه» خوانند. [۹]
ابوالبركات ابنملكا، هبهالله بن علي، الکتاب المعتبر فی الحکمة، ص۱۹۵.
۴.۱ - سفسطهسفسطه قسمى از مغالطه است كه بواسطه عللى كه ذكر میشود شباهت به برهان حاصل نموده و به جاى برهان به كار برده شده است. سفسطى كسى است كه متظاهر به حقيقتبينى و حقيقتجوئى است و میخواهد خود را در نظر مردم حقيقتياب و حکیم جلوه دهد و مردم او را فیلسوف و حقيقتشناس بدانند، در صورتیكه هيچگونه نظرى به حقيقت و واقع ندارد و پابند جلب توجه مردم است و طلب شخصيت و معروفيت میكند، و چون دور از حكمت و معرفت به حقيقت است براى اغفال مردم متوسل به سفسطه میشود و يا خود او نيز گمراه است. ۴.۲ - مشاغبهمشاغبه نيز قسمى از مغالطه است كه مبنى بر شهرت قضیه نزد مخاطب و يا مبنى بر تسليم مخاطب است در صورتيكه مخاطب در حقيقت به مقدمات دليل تسليم نشده است و آنها را مشهور نمیداند و بواسطه مشابهت مقدمات دليل به تسليميات مخاطب؛ آنرا بجاى جدل بكار میبرند. كسی كه مشاغبه میكند در مقام فهم مقاصد ديگران گمان میبرد كه آنان قضيهاى را مشهور میدانند و يا به مفاد آن تسليم شدهاند و احكام ديگرى از قضايائى كه پيش آنان مشهور و مسلم پنداشته استنتاج میكند، در صورتیكه امر بر او مشتبه گرديده و آن قضايا پيش آنها مشهور و مسلم نيست، و نيز در مقام گفتگو با مردم حيله ساخته و قضايائى را كه پيش آنان مسلم نيست برخ آنها چنين میكشد كه مشهور و مسلم میدانند و به طور اغفال و تيزدستى مطلبى را به ايشان مىبندد و نتيجهاى بر ايشان ثابت میكند و اين عمل در ظاهر شبيه به جدل است در صورتى كه ماده جدل يعنى مسلميات نزد مخاطب، در آن موجود نيست. ۵ - مستندات مقالهدر تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • مظفر، محمدرضا، المنطق. • مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد. • حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید. • ابوالبركات ابنملكا، هبهالله بن علي، الکتاب المعتبر فی الحکمة. • خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. • خوانساری، محمد، منطق صورى. • مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه. ۶ - پانویس
۷ - منبعپایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «تبکیت»، تاریخ بازیابی۱۳۹۵/۱۲/۳. خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی به انضمام واژه نامه فرانسه و انگلیسی، ص۵۲. ردههای این صفحه : اصطلاحات منطقی | جدل
|